smile2me

من ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم/.

smile2me

من ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم/.

من سحر نمیدانم

من سحر نمیدانم 

   من فقط روحم را که بزرگ بود و سنگین گستراندم  

 من سحر نمیدانم،گفتی زمستان شده ای و من دلم به حالت سوخت 

  پس روحم را که بزرگ بود و سنگین مثل چادری روی تو کشیدم  

 و ذکر عشق خواندم تا تو سوختی.   

من سحر نمیدانم نفسهایت به شماره افتاده بود و روح من با تنفس تو می تپید   

.گفتم :((دوستت دارم))  

 و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از تپش ایستاد. 

 گفتم نکند تو را کشته باشم؟نکند من مرده باشم؟   

پس روحم را از روی تو برچیدم اما تو نبودی.  

 غیب شده بودی.گفتم که سحر نمیدانم.

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز دوباره به وبلاگ شما اومدم وبلاگ شما واقعا زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

Smile To Me دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:31 ب.ظ http://www.xyz.blogsky.com

سلام سلام

ما نمردیم و آی لاو یو رو از تو شنیدیم!!!

جوووووووونم ....می خوریمتان!

salam.chakori?behet tosie mikonam alan nakhorim.hanooz naresidam.

شب برفی سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام دوستم .
چه شعر زیبایی .. تو حرف نداری !

یه کوچولو برام دعا کن .. زیاد خوب نیست اوضاعم ..

دعا کن بدتر نشه ...

میام پیشت باز

salam.khoda bad nade.komaki az dastam bar meyad?doaie man poshte sarete hamishe.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد