آنچنان
پراکندۀ این و آن بودی
که نمی دیدی
با هر قدمت
تکه ای از من
زیر ِ عبورت
می شکست....!!!!
غروری....
قلبی....
صدایی....
و خِرَدی،
که آسان
خُـ ر د شد....
و من این بین
تنها....
نگرانِ آن بودم؛
که پایت نخراشد!!!!!
.............
به این نتیجه رسیده ام که تو در قلبم جایی نداشتی!
بلکه قلمرو بودنت قسمت عمده ایی ازریه هایم بوده که بعد از تو اینگونه نفس کم می آورم!
سلام دوست عزیز
قالب جدیدت مبارک.
دو تا پست آخری فوق العاده زیبا بود...
سلام
مرسی.
تقدیم به خودت.
سلام پیام جوون
انگار کارد به استخونت رسیده ها!
زدی تو کار اعضای داخلی!!!
بسوزه ددی عاشقی... پیر اینا چیه می نویسی؟ اگه کسیو می خوای به خودم بگو!
سلام
چقدر عبور کنیم.بسه دیگه!
به منم میتونی بگی .. با داداش مهدی با هم میریم یه فکری برات می کنیم ..
اصلا غصه نخور !!
تاحالا مشت خوردی تا یه هفته دندون ؟رینی!!!
بیا آپ کن