تشخیص پزشک درست بود
من از اولین باری که آن چهره ی دلنشینت را دیدم دچار اعتیاد شدم.
معتاد دیدنت، معتاد لبخند زیبای لبانت، معتاد عمق بی پایان نگاهت،معتاد انحنای ابروهایت.
دست خودم نیست.سالهاست به این درد دچارم.
انتهای مرزهای زندگی را دیدم
آنگاه که برای درمان این ناعلاج درد بی پایان من؛
شدیدترین تحریم جامعه ی بشری را وضع کردی
و چه بیتابانه سیاه شد قامت چشمانم
در مراسم چهله ی ندیدن چشمهایت.
همه ی اعتیاد ها آنگونه که می گویند بد نیست،
من هنوز هم با آخرین تصویرت در ذهنم
خمار می شوم.