دلت که گره خورد کار تمام است
اما این بار،
دلم چنان گره کوری خورده
که حتی با دندان عقل هم باز نخواهد شد
و حالا دیگر کار تمام نیست
حالا سر آغاز تمام کارهاییست که سالها پیش
باید می شد و نشد
سرآغاز دوستت دارم هاییست که باید فریاد می شد و نشد
سرآغاز در آغوش کشیدن هاییست که باید حقیقی می شد و نشد
و سرآغاز راهیست که سالها پیش باید شروع می شد و نشد.
دلم گره خورد
گرهی کور
گرهی که با دندان عقل هم باز نخواهد شد.
می تراود حسرت آغوش از آغوش ما